
آیات راز اثر انگشتان
خداوند در آیات 3 و 4 سوره قیامت فرموده :
أَیَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى قادِرِینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ؛ آیا انسان میپندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد؟! آری قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم!
این آیه اشاره به توانایی و قدرت خداوند در روز قیامت دارد و در پی اثبات امکان معاد است. در این آیه بر اثبات امکان معاد با توجه به قدرت الهی میگوید که خداوند حتی سرانگشتان انسانها را نیز به حالت اول برمیگرداند. دلیل انتخاب لفظ سرانگشتان در این آیه، خود، جالب توجه است، چراکه امروزه معلوم گردیده است که خطوط موجود در این عضو بدن یکی از پیچیدهترین وظریفترین عجایب خلقت است. این خطوط در افراد مختلف، متفاوت است و همین امر سبب ایجاد فن انگشت نگاری شده است.
اثر انگشت می تواند به عنوان پیشگویی کننده خطر بیماری ها به کار رود. تفاوت های کوچکی که بین اثر انگشت شست و انگشت کوچک وجود دارد، با احتمال ابتلا به بیماری دیابت در طول زندگی ارتباط دارد. این درحالی است که اثر انگشت هر فرد در هفته هجدهم جنینی به وجود می آید که تقریبا در اواسط دوران بارداری طبیعی است و تمام اندام ها از جمله لوزالمعده نیز دراین زمان شکل می گیرند و ممکن است هر نوع اختلال در طول شکل گیری، بر روی اثر انگشت و اندام ها از جمله لوزالمعده نیز اثرگذار باشد و از این طریق اثر انگشت می تواند احتمال این را که فرد با افزایش سن دچار بیماری دیابت شود، بیان کند.
دیابت بیماری ای است که در نتیجه عدم توانایی لوزالمعده در تولید انسولین (هورمونی که به بدن در برداشت گلوکز کمک می کند) به وجود می آید.پژوهشگران هلندی دراین مورد نزدیک به 600 نفر را بررسی کردند که دوران جنینی برخی از آنها همزمان با دوران قحطی سال های 1945-1944 بود و برای بررسی ابتلا به بیماری دیابت، آنها را مورد آزمایش های ویژه ای قرار دادند
و علاوه بر آن شیارهای انگشت شست و انگشت کوچک آنها نیز با کمک اثر انگشت ثبت شده روی کاغذ، شمارش شد. پژوهشگران با بررسی این اطلاعات متوجه شدند افراد با تحمل گلوکز طبیعی به طور متوسط بین دو انگشت 6 شیار تفاوت داشتند در حالی که افراد مبتلا به دیابت، بیشتر و در حدود 9 شیار تفاوت داشتند.
دراین روش که با کمک یک نگاه اجمالی روی جنین انجام می شود و به سادگی قابل اجرا و ارزان نیز است، می توان احتمال ابتلا به برخی بیماری ها را تعیین کرد. محققان عقیده دارند برخی عواملی که رشد اندام ها را تحت تاثیر قرار می دهند، شاید شکل گیری اثر انگشت را نیز تحت تاثیر قرار دهند و به این ترتیب دیدگاهی در مورد زندگی در رحم را نیز به ما بدهند.
دانشمندان در ادامه تحقیقات خود در مورد اثرانگشت همچنین متوجه شدند تفاوت شیارهای کمتری بین افرادی که در زمستان به دنیا آمده بودند، در مقایسه با افرادی که در تابستان متولد شده بودند وجود داشت، یعنیعوامل محیطی و اثر فصلی نیز در بروز این اثر نقش دارند که بعضی از این عوامل درحال حاضر به درستی مشخص نیستند و نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
و اما تفسیر آیات 3 و 4 سوره قیامت در خصوص سر انگشتان:
علامه در المیزان می فرماید: کلمه حسبان که مصدر فعل یحسب است به معنای ظن (پندار) است و اگر استخوان را به صیغه جمع آورده و فرمود انسان گمان کرده ما استخوان هایش را جمع نمیکنیم؟ برای آن بود که کنایه باشد از زنده کردن همه مردگان و استفهام در این آیه توبیخی است و معنای آیه روشن است.
تفسیر نمونه می گوید: اما ببینیم چرا مخصوصا روی استخوانها تکیه شده است؟ این به خاطر آن است که اولا دوام استخوان بیش از سایر اعضا میباشد، و لذا هنگامی که بپوسد و خاک شود و ذرات غبارش پراکنده گردد امید بازگشت آن در نظر افراد سطحی کمتر است.
ثانیا استخوان مهمترین رکن بدن انسان میباشد چرا که ستونهای بدن را استخوانها تشکیل میدهند و تمام حرکات و جابجائی و فعالیتهای مهم بدن به وسیله استخوانها انجام میگیرد، کثرت و تنوع و اشکال و اندازههای مختلف استخوانها در بدن انسان از عجایب خلقت خداوند محسوب میشود، و ارزش یک مهره کوچک پشت انسان هنگامی ظاهر میشود که از کار بیفتد و میبینیم که تمام بدن را فلج میکند.
بنان در لغت هم به معنی انگشتان آمده و هم به معنی سر انگشتان و در هر دو صورت اشاره به این نکته است که نه تنها خداوند استخوانها را جمع آوری میکند و به حال اول باز میگرداند، بلکه استخوانهای کوچک و ظریف و دقیق انگشتان را همه در سر جای خود قرار میدهد، و از آن بالاتر خداوند حتی سر انگشتان او را به طور موزون به صورت نخست باز میگرداند.
این تعبیر میتواند اشاره لطیفی به خطوط سر انگشت انسانها باشد که میگویند کمتر انسانی در روی زمین پیدا میشود که خطوط سر انگشت او با دیگری یکسان باشد، یا به تعبیر دیگر خطوط ظریف و پیچیدهای که بر سر انگشتان هر انسانی نقش است معرف شخص او است و لذا در عصر ما مسأله انگشت نگاری به صورت علمی در آمده و به وسیله آن بسیاری از مجرمان شناخته شده، و جرمها کشف گردیده است، همینقدر کافی است که مثلا یک سارق هنگامی که وارد اتاق یا منزلی میشود دست خود را بر دستگیره در، یا شیشه اطاق یا قفل و صندوق بگذارد و اثر خطوط انگشتانش روی آن بماند، فورا از آن نمونه برداری کرده، با سوابقی که از سارقان و مجرمان دارند مطابقه نموده و مجرم را پیدا میکنند.
تفاسیر شیعه و سنی در مورد شأن نزول این آیات چنین بیان میکنند که عدیّ بن ربیعه ابن ابی سلمه ، البته یکى از مشرکان که در همسایگى پیامبر زندگى میکرد خدمت حضرت آمد و پرسید که روز قیامت چگونه است و کى خواهد بود؟ سپس افزود: اگر من آن روز را با چشم خودم هم ببینم، همچنان تو را تصدیق نمیکنم و به تو ایمان نمیآورم! و ادامه داد که آیا ممکن است خداوند این استخوانها را جمعآورى کند؟ این باور کردنى نیست! اینجا بود که آیات فوق نازل شد و به او پاسخ گفت و پیامبر درباره این مرد لجوج معاند فرمود: اللهم اکفنى شر جارى السوء یعنی خدایا! شرّ این همسایه بد را از من دور کن.
این آیات در پاسخ به فردی که منکر امکان وقوعی معاد بود، نازل شد. خداوند انسان را به صورت استفهام انکاری مورد خطاب قرار داده است و قدرت خویش را به وی یادآوری میکند.
در اینکه مراد از بلی قادرین أن نسوی بنانه چیست؟ در میان مفسرین آراء متفاوتی وجود دارد:
- برخی از ابن عباس درباره معنای آیه نقل کردهاند: خداوند میتواندانگشتهاى انسان را مانند نعل و سُم حیوانات قرار دهد، ولی خدا بر انسان منّت نهاد و چنین نکرد.
- خداوند میتواند سرانگشتان و یا استخوانهای انگشتان انسان را به همان صورتی که در دنیا بود، باز آفرینی کند.
- خدا میتواند انسان را به صورت بهائم و حیوانات در بیاورد، حال چطور نتواند او را به صورت خلقت اولیهاش در آورد؟
جدا از اینکه کدامیک از برداشتهای پیشگفته از آیه را صحیح بدانیم هر چند پذیرش برخی از آنها منافاتی با پذیرش برداشت دیگر ندارد این سؤال مطرح میشود که چرا خدای از میان اعضاء و جوارح انسان به سر انگشت اشاره کرده است؟! آیا صرف مثال است و خصوصیتی ندارد؟! در پاسخ به این سؤال نیز مفسران جوابهای متعددی بیان کردهاند:
الف. این تعبیر میتواند اشاره لطیفى به خصوصیات موجود در خطوط سرانگشت انسانها باشد که امروزه میگویند کمتر انسانى در روى زمین پیدا میشود که خطوط سرانگشت او با دیگرى یکسان باشد. به تعبیر دیگر؛ خطوط ظریف و پیچیدهاى که در سرانگشتان هر انسانى نقش بسته است معرّف شخص او است. به همین دلیل در عصر ما انگشتنگارى به عنوان راهی برای شناسایی مُجرمان مطرح است.
ب. شاید براى این بوده است که به خلقت عجیب آن اشاره کند که صورتهاى مختلف، و خصوصیات ترکیبی و عددی را در خود جمع کرده است و فواید بسیارى بر آن مترتب میشود؛ مثلاً به انحاء گوناگون بسته و باز میشود، میدهد و میستاند و… همچنین حرکات لطیف و اعمال دقیق دیگر توسط آن انجام میشود و با همانها انسان از سایر حیوانات ممتاز میشود و نیز شکلهاى گوناگون و خطوطى در آن وجود دارد که به طور دائم اسرارش یکی پس از دیگری براى انسان کشف میشود.
ج. انگشتان، کوچکترین اعضای بدن هستند و نیز بدان جهت که آخرین اعضای خلق شده بدن هستند.
منحصر به فرد بودن خطوط سر انگشتان در یک انسان، یک مطلب علمی ثابت شده به شمار میآید که در زمان نزول قرآن، بلکه قرنها بعد هم کشف نشده بود؛ اما تعبیر أن نسوی بنانه تصریحی به این مطلب علمی ندارد؛ زیرا فقط به اصل قدرت الهی تسویه بنان اشاره میکند و از عبارت و سیاق آیه نمیتوان برداشت که تنها دلیل یا یکی از دلایل اشاره به این قدرت، منحصر به فرد بودن خطوط سر انگشتان است. بنابراین با در نظر گرفتن ضوابط تفسیر علمی، نمیتوان این آیه را با قطعیت از مصادیق معجزه علمی دانست و حداکثر از آیاتی محسوب میشود که حاوی اشاره علمی هستند.
به هر حال از نکاتی که این آیه، می تواند اشاره به آن باشد کشف مهمی است که در عصر ما نسبت به خطوط سر انگشتان شده است زیرا این معنی مسلم شده که خطوط سر انگشتان هر کس معرف شخص او است و از هر امضایی اطمینان بخش تر و دقیقتر است. امضایی که هیچ کس نمی تواند آن را جعل کند، در حالی که پیچیده ترین امضاها قابل جعل است، به همین دلیل در عصر ما مساله انگشت نگاری به صورت علمی در آمده و در مراکز انتظامی دایره مخصوصی برای آن وجود دارد، و از طریق آن بسیاری از مجرمان شناخته می شوند، کافی است که یک سارق، هنگامی که وارد اطاق یا منزلی می شود، دست خود را بر دستگیره در، یا شیشه اطاق و یا قفل و صندوق و صندلی بگذارد و اثر آن، روی آنها بماند یا اینکه در یک ماجرای قتل سلاحی کشف شود که اثر انگشت کسی بر آن اسلحه باشد، فورا از آن نمونه برداری کرده و با سوابقی از سارقان و مجرمان، یا افرادی که درآن حادثه مظنون به نظر می رسند تطبیق می دهند و مجرم را پیدا می کنند.
آیه می گوید: نه تنها ما می توانیم استخوانهای بزرگ و کوچک را جمع آوری کنیم بلکه حتی توانایی داریم انگشتان و سرانگشتان هر کس را با تمام ویژگیهایش که از ظریفترین خصوصیات بدن او است، تنظیم کنیم و به حال اول باز گردانیم. به تعبیر دیگر بازگرداندن بنان و تنظیم آن شامل تمام خصوصیات و جزئیات و از جمله خطوط سر انگشتان می شود. (فراموش نکنیم که تسویه منظم ساختن و مرتب نمودن است)
تناسب این معنی با مساله قیامت که دادگاه بزرگ عدل الهی است و مجرمان و گنهکاران باید در آن تعقیب شوند، بسیار جالب است چرا که در دنیا نیز از این مساله بیش از همه جا در دادگاهها بهره گیری می شود.
تاکید بروی اثر انگشتان معنای بسیار خاصی دارد چون اثر انگشت هر فرد با فرد دیگر تفاوت دارد همه کسانی که زنده هستند یا قبلا در این جهان بوده اند اثر انگشت مخصوص به خود را داشته اند. به همین دلیل است که در سراسر جهان برای تشخیص هویت افراد از اثر انگشت کمک میگیرند اما نکته مهم این است که این ویژگی انگشت های انسان در اواخر قرن نوزدهم کشف شد و مردم تا قبل از کشف آن اثر انگشتان خود را به شکل خطوط منحنی شکلی می دیدند که هیچ اهمیت خاصی نداشت. اما خداوند در 1400 سال قبل در قرآن به این موضوع اشاره کرده است.