مقدمه ای بر علم آسترولوژی:
آسترولوژی مطالعه علم نفوذ و تاثیر ستارگان و اشیاء کیهانی بر زندگی انسانهاست. گفته میشود که موقعیت خورشید، ستارگان و ماه و سیارات در هنگام تولد فرد شخصیت آنها را شکل میدهد. در حقیقت بر اساس اراده و اختیار انسان، سیارات به گونه ای با تاثیر بر روح انسان، او را برای تصمیم گیری در جهت ماموریت الهی او در روی سیاره زمین، اماده میکنند و آسترولوژی به درک این ماموریت کمک میکند.
افرادی که به آسترولوژی اعتقاد دارند، میگویند آسترولوژی را باید به عنوان ابزاری برای شناخت بیشتر ارتباط میان انسان و کیهان به کار برد.
امروزه حدود دو هزار سال از ابداع آستولوژی میگذرد و همچنان، حتی اکتشافات دو هزار سالهی بشر نیز موفق به تغییر چنین باورهایی نشده است. خواه ما باور داشته باشیم که آسترولوژی فقط بازدارندهای در مقابل رشد درک ما از نجوم و اخترشناسی است، یا معتقد باشیم که موقعیت ستارهها و سیارهها واقعاً بر زندگی روزمرهی ما تأثیر میگذارد و حتی میتواند شخصیت ما را به طور پیشفرض تعیین کند، همچنان تأثیر شبهعلم آسترولوژی بر بسیاری از جوامع و فرهنگها، انکارنشدنی است.
لذا یکی از موضوعاتی که بسیاری از افراد به آن علاقه مند هستند، رابطه علم ستاره شناسی با پیشگویی است. زیرا برخی افراد باور دارند که ستارگان و سیارات می توانند به عنوان نشانه های تشخیص دهنده برای پیشگویی در زمینه های مختلف استفاده شوند.
به عنوان مثال، برخی افراد باور دارند که جابجایی سیارات و ستارگان می تواند به عنوان نشانه ای برای پیشگویی در زمینه روابط اجتماعی، سلامتی و حتی شخصیت افراد عمل کند. همچنین، برخی افراد باور دارند که تحولات در کهکشان ها می تواند به عنوان نشانه ای برای پیشگویی در زمینه رویدادهای آینده استفاده شود.
در طالع بینی نجومی بر خلاف اخترشناسی که یکی از علوم طبیعی به شمار می رود تلاش می شود تا با توجه به وضعیت ستاره ها اتفاقات، پیشامدها و حوادث خاکی و زمینی پیشگویی شود. طالع بینها با مطالعه و بررسی چگونگی وضعیت صورتهای فلکی، سیاره ها و ستاره ها، خورشید و ماه در زمان تولد هر انسان پیشگویی هایی درباره خصوصیات رفتاری، حوادث زندگی و آینده و سرنوشت انسانها می کردند.
به تدریج این اعتقاد در مردم ایجاد شد که وضعیت خاص ستارگان با حوادث و پیشامدهای خاصی بر روی زمین ارتباط دارند. این امر تا آنجا پیش رفت که کتیبه های به دست آمده از بابل نشان می دهد که فرایندهای گوناگون آسمانی را با سیر وقوع حوادث و وقایع زمینی مرتبط می دانستند و مردم بعدها از این کتیبه ها برای پیشگویی استفاده می کردند که البته این پیشگویی ها به ندرت به وقوع می پیوست. با رایج شدن ستاره خوانی یا طالع بینی نجومی در میان مردم هر چند که در ابتدا طالع بینان نجومی به پیشگویی درباره یک سرزمین یا دربار یک پادشاه می پرداختند اما بعدها برای تک تک انسانها بر اساس قرار گرفتن ستاره ها در آسمان در زمان تولد شخص صورت گرفت و در نهایت “طالع نما” تهیه شد.
منظور از “طالع نمای نجومی” نمایش وضعیت خورشید، ماه و سیاره ها و همچنین وضعیت نشانه های نجومی دایره البروج یا مدار جانوری در لحظه تولد هر انسان است. برای این کار طالع بینان آسمان را به ۱۲ خانه یا برج تقسیم می کنند. هر یک از برجها دارای معنا و مفهوم خاصی هستند و هر یک بیانگر ویژگی خاص افراد مانند خصلت، منش، سرشت روحی، میزان سرمایه افراد، بخت و اقبال، سلامتی و مرگ و مهاجرت است. آنها می گویند برای منش و خصلت هر انسان این مسئله مهم است که در لحظه تولد او کدام نشانه نجومی دایره البروج و کدام سیاره ها در کدام خانه قرار دارد.
علاوه بر این در طالع نماها وضعیت خورشید، ماه و سیاره ها نسبت به یکدیگر و همچنین وضعیت این ستارگان در نشانه های نجومی دایره البروج دارای اهمیت بود که در این زمینه “سمت الراس” ها نقش مهمی ایفا می کردند. منظور از سمت الراس نقطه تقاطع بین دایره البروج و افق شرقی است.
با وجود اینکه اختربینان از ریاضی و نجوم برای انجام محاسبات و پیشبینیهای خود استفاده میکنند، در نهایت آسترولوژی با دیگر باورهای رایج در شبهعلم، مانند نهانجاندارشناسی، جمجمهخوانی و عددشناسی، در یک طبقه قرار میگیرد. زیرا در حقیقت، هیچ مدرک علمی از صحت پیشبینیهای آسترولوژی پشتیبانی نمیکند. حتی دانشمندان با استفاده از شواهد بسیار، این پیشبینیها را رد میکنند.
آسترولوژی، باوری رایج در شبهعلم است که بر اساس حرکات ستارهها و سیارهها، به پیشبینی شخصیت، زندگی روزمره و آیندهی افراد میپردازد. شبهعلم، به باورهایی گفته میشود که در ظاهر علمی به نظر میرسند، اما در واقع، توسط حقایق علمی پشتیبانی نمیشوند و فقط بر مبنای روشهای غیرعلمی جعلی یا اشتباهی استوار هستند.
به عبارت دیگر، اختربینان هیچ اقدامی علمی را انجام نمیدهند و معتقد هستند که میتوانند آیندهی افراد را بر اساس نشانههای برجهای فلکی و حرکات اجرام آسمانی، پیشبینی کنند. این باور، به هیچوجه نمیتواند علمی باشد.
آسترولوژی با آسترونومی که علم شناخت فضا است و برای انجام پژوهشها و فرضیهسازیهایش بر روشهای علمی متکی است، تفاوت بسیاری دارد.
آسترولوژی با وجود اینکه امروزه در زمینهی شبهعلم قرار میگیرد، در تاریخ بشر ریشه دارد و نیروی محرکهی مشاهدات نجومی باستانی بوده است. نشانههای آسترولوژی با نام برجهای فلکی، آسمان را بر مبنای صورتهای فلکی به ۱۲ قسمت تقسیم میکنند و هر قسمت با نماد خاص خودش نمایش داده میشود.
اعتقاد آسترولوژی بر این است که افراد، تحتتأثیر نشانهی برج فلکی خاصی متولد میشوند و دارای ویژگیهای شخصیتی خاص این نشانهها هستند. اختربینان از نمودار موقعیت خورشید، ماه، ستارهها و سیارههای مختلف و روابط آنها، برای طالعبینی و پیشبینی امور استفاده میکنند.
طالعبینی نیز که زیرشاخهای از آسترولوژی است، بر اساس جدولی به نام هوروسکوپ یا زایچه، عبارات گستردهای را بیان میکند. طالعبینی از ابهام در هر موقعیتی، برای پیشبینیهایی استفاده میکند که معمولاً تفسیرپذیر نیستند. این پیشبینیها، در واقع همان فال افراد هستند. ابهام در طالعبینی، به اختربینان امکان میدهد تا اشتباهاتشان در پیشبینیها را توجیه کنند.
اگرچه آسترولوژی به عنوان باوری در شبهعلم ثابت شده است، میلیونها نفر در سراسر دنیا، همچنان به سودمندی آن اعتقاد راسخی دارند. افراد بسیاری مدعی هستند که اختربینان، رویدادهای زندگی و آیندهی آنها را به درستی پیشبینی کردهاند.
.
و اما آنچه قرآن درباره موقعیت نجوم در آسمان ها می گوید!!!!
.
* سوره واقعه – آیات ﴿75﴾ تا ﴿84﴾
فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿۷۵﴾
سوگند به موقعیت های ستارگان
وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿۷۶﴾
و اگر این کلام را درک کنید، خواهید فهمید که آن قسمی بسیار بزرگ است. (چون به مسئله بسیار مهمی اشاره می کند)
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿۷۷﴾
چرا که موقعیت های نجومی قطعا مربوط به علم کتاب آفرینش هستی است در قرآن کریم و نزد قرآن ناطق هستی یعنی امام است.
فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ ﴿۷۸﴾
علمی که در نهان هر امامی نهفته
لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾
و جز آنانکه پاکان عالمند بر آن دست ندارند.
تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾
و این علم نیز وحيى از جانب پروردگار جهانيان بر خاندان پاک محمد و آل محمد است.
أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿۸۱﴾
آيا شما اين سخن را سبك و بی مایه مى گيريد؟
وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿۸۲﴾
و با وجود این اشاره عظیم به جای اینکه این رزق شگفت انگیز الهی را برای خود کنید، تنها نصيب خود را در تكذيب این کلام که از اسرار الهی است قرار مى دهيد؟
فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿۸۳﴾
پس بدانید آنگاه كه جان شما به گلویتان مى رسد.
وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ ﴿۸۴﴾
در آن هنگام خود نظاره گر این مهم خواهید بود.
.
* سوره مرسلات – آیات ﴿7﴾ تا ﴿9﴾
.
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾
كه آنچه وعده يافته ايد قطعا رخ خواهد داد.
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿۸﴾
لیکن زمانش برای وقتی است كه ستارگان محو شوند.
وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿۹﴾
و آنگاه می بینید که برای انجام آن واقعه، آسمان باز خواهد شد.
.
* سوره صافات – آیات ﴿ 87 و 88﴾
فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۷﴾
و سپس ابراهیم سوالی پرسید و آن اینکه گمانتان به پروردگار جهان ها چيست؟
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ ﴿۸۸﴾
آنگاه نظرى به موقعیت ستارگان افكند.
.
* سوره نحل – آیه ﴿12﴾
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۱۲﴾
و شب و روز و خورشید و ماه را نیز رام و مسخّر شما قرار داد، وستارگان هم به فرمانش رام و مسخّر شده اند؛ قطعاً در این [حقایق] نشانه هایی است [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] برای گروهی که تعقّل می کنند.
.
* سوره حجر – آیه ﴿16﴾
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ ﴿۱۶﴾
به راستی که ما در آسمان، برج هایی قرار دادیم و آن را برای بینندگان به شکل صورت های فلکی آراستیم.
.
* سوره فرقان – آیه ﴿61﴾
تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا ﴿۶۱﴾
و چه با برکت است آنکه در آسمان برج های فلکی را قرار داد و نیز خورشید را همچون چراغی روشن و ماه را تابان و درخشنده پدید آورد.
.
نکات تفسیری:
- همانطور که ملاحظه می کنید صاحب قرآن در سوره واقعه با نگرشى ویژه به مسئله موقعیت مکانی و زمانی ستارگان اشاره فرموده است. طوریکه تلاش و کوشش همه سویه انسان به عظمت و گرانمایگى این دانش را دست آوردى بزرگ برشمرده است. ابتدا در آیه 75 سوگند به موقعیت مکانی و فواصل معین ستارگان می خورد و بعد در آیه 76 می فرماید اگر بدانید این سوگندى بزرگ است. و این یعنی اینکه این موضوع علمی است ولی باید علم آنرا بدست آورید. اما بعد نکاتی شگفت را بر ملا می کند.اینکه این علم نزد قرآن ناطق یعنی محمد و آل محمد است (77 و 78) اما روزی کسی نمی شود مگر اینکه به درجه ای از پاکی برسد که اهل بیت این علم را به ایشان بدهند (79). علمی که اهل بیت آنرا از طرف خداوند و پیامبر اکرم ، آنکه فرمود انا مدینه العلم دریافت می کنند.(80) تا اینکه در آیات 81 و 82 انسان و علم نداشته و یا کم او نسبت به این مسئله را به چالش کشیده است اما درنهایت به او می گوید که بالاخره روزی خاص و ویژه این علم برایش آشکار خواهد شد.
- در آیات 7 و 8 سوره مرسلات به طعی بودن این مسئله و به زمان این وقایع اشاره کرده است. و بعد در آیه 9 به نحوه چگونگی آن اشاره می کند.
- در آیات 87 و 88 سوره صافات خداوند به زمان تصمیم گیری حضرت ابراهیم برای شکستن بت ها می پردازد و اشاره به این دارد که قبل از اینکه به این عمل بپردازد ابتدا به ستارگان نگاه می کند. کاملا مشخص است که نبی خدا به علوم ستاره شناسی واقف است و زمان را برای انجام آن مناسب دیده است.
- در آیه 12 سوره نحل اشاره به مسائلی دارد که به یکدیگر مرتبط هستند. نشانه هایى ارزنده و بسیار با عظمت در آفرینش از جمله خلقت شب و روز، آسمان و ستارگان و اینکه همه این امور با فرمان کسی آنه دستور دارند را دقیق انجام می دهند لیکن در انتهای آیه تدبر و پژوهش دراین نشانه ها را به انسان های عاقل پیشنهاد می کنند.
- در آیه 16 سوره حجر و 61 فرقان اشاره به برج های آسمانی می کند.
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه مى فرماید: «بروج » همان اختران هستند برجهاى بهار و تابستانى عبارت اند از: حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله (برابر و مقارن با فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور) برج هایى که به پاییز و زمستان تعلق دارند عبارت اند از: میزان، عقرب، قوس، جدى، دلو و قوت (برابر و مقارن با مهر، آبان، آذر، دى، بهمن، اسفند).
.
با توجه به نکات آیاتی که ذکر شد سوالات مهمی پیش می آید از جمله اینکه حقیقتا علم موقعیت زمانی و مکانی ستارگان چیست و دانش و علم آن چه کاربردی دارد؟ اینکه کاربرد برج های آسمانی که دوازده گانه هستند، چیست؟ و غیره
* در قرآن بیش از 150 آیه درباره هیئت و نجوم نازل شده که این رقم نسبت به کل آیات قرآن نسبتى بزرگ مى نماید و عظمت این دانش را خاطر نشان مى سازد. مانند آیه 5 سوره الرحمن که خداوند می فرماید: «الشمس و القمر بحسبان» خورشید و ماه با حسابی موجود هستند. یعنی در کار اینها حساب و نظم معین هست و در حرکاتی که اینها دارند حساب و نظمی در کار است.
از اینجا این مطلب شروع می شود که در کار عالم حساب و نظم برقرار است، چیزی بی حساب و بی قاعده وجود ندارد در حرکت وضعی و حرکت انتقالی که هر یک از این ذرات آسمانی بلکه کهکشانها صدها جور حرکت دارند – و در همه چیزشان – حساب است، تصادفات و بی نظمی در کار عالم وجود ندارد.
زمین با طول خط شعاع متوسط 150 میلیون کیلومتر فاصله گرفته و نیروى عظیم جاذبه (F = G.Mm/1o2) سبب مى شود مدار زمین بیضوى و شتاب آن به جانب خورشید 59% سانتى متر در ثانیه باشد، یعنى زمین در هر ثانیه با شتاب 59% سانتى متر به سوى خورشید مى افتد» و نیروى گریز از مرکز تجاوز بیش از این رقم را جلوگیرى مى کند.
همچنین ماه با شعاع متوسط 000/384 کیلومتر مسیرى تقریبا دایره شکل را طى مى کند و نیروى جاذبه زمین آن را به سوى خود مى کشد، و تعادلى دقیق بین نیروى گرانش زمین و بین فرار از مرکز ماه برقرار است که این چنین گردش زیبا و منظم را در برابر دید همگان قرار داده است برای همین است که خداوند در کتاب خودش در آیه 96 سوره انعام فرموده ذلک تقدیر العزیز العلیم که یعنی این اندازه گیرى خداوندی که همه علم هستی نزد او است.
.
* به هر روى، در قرآن بیش از 150 آیه درباره هیئت و نجوم نازل شده که این رقم نسبت به کل آیات قرآن نسبتى بزرگ مى نماید و عظمت این دانش را خاطر نشان مى سازد.
براین پایه بسیارى از احکام عبادى و غیر عبادى اسلام به هیئت و نجوم پیوند ناگسستنى دارند، از جمله، نماز، روزه، وقت شناسى (فلق، ظهر، عصر، مغرب، عشاء، شفق، نیمه شب) جهت یابى هنگام اوقات شرعى، قبله شناسى و دانستن جغرافیاى زمین و فضا، هلال شناسى، هلال یابى (استهلال و استحباب آن) ذبح هاى شرعى، کسوف، خسوف، احکام محتضر، دفن اموات، شکل دهى قبرها، و… حرمت رو به قبله و پشت به قبله نشستن هنگام تخلى، و استحباب قرائت قرآن روبه قبله و…
چرا این را می گوید؟، برای اینکه انسان را بگوید: ای انسان! سر را تسلیم حساب کن، خیال نکن در کار عالم حسابی نیست مانند آیات 8 و 9 سوره الرحمن که می فرماید «الا تطغوا فی المیزان* و اقیموا الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان»؛ و وزن را بر اساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید! یا آیه 6 همین سوره «و النجم و الشجر یسجدان»؛ و گیاه و درخت براى او سجده مى کنند!
* و نکته آخر اینکه نجم معنی معروفش ستاره است ولی به گیاه هم اطلاق می شود. قرآن می گوید نجم و درخت هم خدای خود را سجده می کنند و ساجد خدای خود هستند. گیاه همین عمل روییدنش سجده خداست، نه اینکه مقصود این است که درخت مثلا شبها که مردم به خواب می روند سرش را کج می کند و روی زمین می گذارد. سجده او چیز دیگری است، اطاعت است: در مقابل امر پروردگار خود خاضع هستند.
همین موضوع برای آسمان و لایه های هفت گانه و جو آن صدق می کند کما اینکه در آیه 11 سوره فصلت می فرماید «ثم استوی الی السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتینا طائعین» یعنی سماء و آسمان و این جو فوق را تحت تسلط خود قرار داد در حالی که او دود بود یعنی گاز بود، در وقتی که او به صورت یک گاز بود، خدا به این علویات و به زمین گفت بیاید (یعنی دستوری که من می دهم اطاعت کنید)، گفتند آمدیم در حالی که مطیع هستیم.
معلوم است که آنجا سخن لفظ نیست، جواب لفظ هم نیست، امر پروردگار و قانون الهی را که بدون تخلف عمل می کنند، آن اطاعت آنهاست.