مقدمه ای بر تاریخچه کشف قانون جاذبه:
.
* برخی معتقدند ابوریحان بیرونی (۴۴۰ ق) اولین کسی بود که به نیروی جاذبه پی برد.
اما مشهور آن است که نیروی جاذبه عمومی اولین بار توسط اسحاق نیوتن منجم و ریاضیدان معروف انگلیسی، بنیانگذار حساب عنصرهای بینهایت کوچک و تئوری نور کاشف نیروی جاذبه است. وی در قرن هفدهم میلادی بین سال های ۱۶۴۳ـ۱۷۲۷ میلادی میزیست. وقتی که او زیر درخت سیبی برای استراحت نشسته بود، یک سیب از درخت جدا شد و بر روی او افتاد؛ اما او این مسئله را ساده، تلقی نکرد و در فکر فرو رفت و نتیجه آن، کشف یک قانون جدید به نام او شد. قانون جاذبه عمومی موجودات.
.
* برخي نیز معتقدند كه نيوتن در كشف قانون جاذبه ، مبتكر نبود زيرا «کوپرنیک» و «کپلر» هر دو قبل از او به اين مطلب توجه كرده بودند، لكن نيوتن نخستين كسي است كه اين موضوع را تحت فرمول و حساب درآورد. بر اساس این کشف گرانش یا نیروی جاذبه و یا همان قانون جاذبه عمومی، بدین معناست که کلیه اجسام بزرگ و کوچک در یکدیگر تأثیر متقابل دارند و همدیگر را جذب میکنند. در این پدیده طبیعی تمام اجسامی که دارای جرم هستند، یکدیگر را جذب میکنند که ما آن را به صورت وزن میبینیم.
.
* مطابق با این قانون جسم با جرم نسبت مستقیم و با فاصله نسبت معکوس دارد؛ یعنی هر قدر که جرم یک جسم بیشتر باشد، نیروی کشش آن نیز زیادتر است؛ مثلاً چون جرم خورشید 330 هزار برابر جرم زمین است، لذا نیروی جاذبه خورشید هم 330 هزار برابر جاذبه زمین است و روی همین اصل است که زمین، مانند سیارات دیگر تحت تأثیر جاذبه خورشید قرار میگیرد. از سوی دیگر هر اندازه فاصله دو جسم بیشتر باشد، تأثیر جاذبه کمتر میشود و به نسبت مجذور این فاصله، نیروی جاذبه کاهش مییابد.
.
* گرانش عامل گردش زمین و دیگر سیارات در مدار به دور خورشید، دلیلِ دور زدن ماه به گِرد زمین، دلیل تشکیل جزر و مد، دلیل انتقال طبیعی گرما، که از طریق آن جریان سیال تحت تأثیر شیب چگالی و وزن رخ میدهد، برای گرم کردن فضایِ داخلی تشکیلِ ستارهها و سیارات با درجه حرارت بسیار بالا، برای سامانه خورشیدی، کهکشانها، شکلگیریِ ستارهای و تکامل آن؛ و برای پدیدههای مشاهده شده مختلف دیگر بر روی زمین و در سراسر جهان است.
گرانش تنها نیرویِ وارد بر تمام ذرات با یک دامنه نامحدود است.
همیشه جذاب است و هرگز قهر نمیکند.
نمیشود آن را جذب کرد.
تبدیل نمیشود.
و نمیشود در برابرش محافظت داشت.
.
* جاذبه به عنوان ابزاری برای کشف:
ورا روبین و کنت فورد، ستاره شناسان آمریکایی در سال ۱۹۶۰متوجه شدند که به نظر می رسد کهکشان ها می توانند به اندازه کافی سریع بچرخند که ستاره ها را بچرخانند. اما از آنجایی که کهکشان هایی که آنها بررسی کردند از یکدیگر دور نمی شدند، به نظر می رسید چیزی به آنها کمک می کند تا در کنار هم قرار بگیرند. مشاهدات فورد و روبین شواهد محکمی در حمایت از نظریه ستاره شناس سوئیسی فریتز زویکی ارائه دادند. زویکی در سال ۱۹۳۰ بیان کرد که انواع مختلفی از برخی توده های نامرئی در خوشه نزدیک کهکشان، به کهکشان ها سرعت می بخشند. اکنون اکثر فیزیکدانان گمان می کنند این ماده مرموز “ماده تاریک” است که فضا-زمان را به اندازه کافی پیچ و تاب می دهد تا کهکشان ها و خوشه های کهکشانی سالم و دست نخورده باقی بمانند.
برای قرن ها، فیزیکدانان با فضا به عنوان چارچوبی خالی رفتار می کردند که تمام وقایع در آن اتفاق می افتاد. این چارچوب، مطلق و تغییر ناپذیر بود و در واقع به صورت فیزیکی وجود نداشت. نسبیت عام فضا و زمان را از یک پس زمینه ایستا به ماده ای که تا حدودی شبیه به هوا در یک اتاق است، ارتقا داد. اینشتین گفت که فضا و زمان در کنار هم تار و پود جهان را تشکیل می دهند و این فضا-زمان می تواند حالت های مختلف مانند کشش، فشرده سازی، پیچ و تاب و چرخش را به خود بگیرد. اینشتین اظهار داشت که شکل فضا-زمان است که باعث ایجاد نیرویی می شود که ما آن را به شکل جاذبه می شناسیم. تجمع جرم (یا انرژی)، مانند زمین یا خورشید، فضای اطراف خود را خم می کند، مثل یک سنگ بزرگ که جریان رودخانه را تغییر می دهد. وقتی سایر اجرام در آن نزدیکی حرکت می کنند، انحنای فضا را دنبال می کنند، همانطور که یک برگ ممکن است گرداب اطراف سنگ را در رودخانه دنبال کند ( اگرچه این مثال کاملا درست نیست، زیرا حداقل در مورد سیارات در حال چرخش به دور خورشید، فضا-زمان مانند آب جاری نیست). بنابراین حرکت سیارات و افتادن سیب از درخت نیز به این دلیل است که آنها انحنای فضا- زمان را دنبال می کنند.
* و اما آنچه قرآن درباره قانون نیروی جاذبه می گوید!!!!!
.
* سوره رعد – آیه ﴿۲﴾
اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ
خداوند کسیست که آسمان ها را برافراشت بدون پایه هایی ( ستون هایی) که آنها را ببینید،.
.
* سوره لقمان – آیه ﴿10﴾
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ
آفرید آسمان ها را بدون ستون هایی که آنها را ببینند.
.
* سوره مرسلات – آیه ﴿25﴾
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفَاتًا
آیا ما زمین را جذب کننده نیآفریدیم؟
.
* سوره فاطر – آیه ﴿41﴾
إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا
حقا این خداوند است که آسمانها و زمين را از زوال نگه مىدارد، و اگر بخواهند زوال يابند هيچ كس جز او نگاهشان نمىدارد، او بردبار آمرزگار است. (معانی تزولا (زوال): افول، انهدام، سقوط، مرگ، فروپاشی، نابودی، نیستی و ویرانی می باشد)
.
* سوره حج – آیه ﴿65﴾
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
ندیدید كه خدا آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد و كشتيها در دريا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه مى دارد تا بر زمين فرو نیفتند مگر به اذن خودش؛ هماناخدا به مردم رئوف و مهربان است.
.
* نکات تفسیری:
۱ـ آیات فوق در ردیف شمارش نشانهها و نعمتهای خداونداست. تا مردم به خدا ایمان آورند (رعد) و اینکه ببینند دیگران نمیتوانند مثل خداوند چنین مخلوقاتی داشته باشند (لقمان) و هنگامی که این آیات برای انسانها گفته شد اگر کسی باز هم تکذیب خداوند، قدرت خداوند و آیات او را کند بد عاقبتی دارد و وای به حال او (سوره مرسلات).
۲ـ کلمه «عمد» (بر وزن قمر) جمع عمود به معنی «ستون» است.
در جمله ترونها صفت برای «عمد» است یعنی: آسمانها را بدون ستونی که دیدنی باشد برافراشتیم که لازمه آن وجود ستونهای نامرئی برای آسمان است.
.
* نکته:
داستان گرانش یا نیروی جاذبه، داستان فیزیک است. اما حتی بعد از بیش از ۴۰۰ سال مطالعه، این نیروی مبهم همچنان در قلب برخی از بزرگ ترین اسرار این رشته نهفته شده است. لذا اگرچه نیروی گرانش ابتدا توسط قوانین نیوتن و سپس نسبیت عام انیشتین به خوبی توصیف شد، با این وجود ما هنوز نمیدانیم چگونه خواص بنیادین جهان با هم ترکیب میشوند و این پدیده را ایجاد میکنند. قوانین نیوتن و انیشتین به ما میگویند که گرانش چگونه عمل میکند اما از منشأ پیدایش آن چیزی بیان نمیکنند.